به این جهت؛ یک روز از اینکه متوجه شدم او کار پیدا کرده متعجب شدم! مراقبت از یک پیرمرد 87 ساله!
از او پرسیدم آیا برای نیاز به پول این کار را می کند، پاسخش من را متحیر کرد! من برای پول کار نمی کنم، بلکه “زمان” خودم را در “بانک زمان” سپرده می کنم تا در زمانی که (مثل این پیرمرد) توان حرکت ندارم، آنرا از بانک بیرون بکشم!
این اولین بار بود که درباره مفهوم “بانک زمان” می شنیدم! وقتی بیشتر درباره آن تحقیق کردم، متوجه شدم “بانک زمان” یک طرح بازنشستگی برای مراقبت از سالمندان است که توسط وزارت تامین اجتماعی فدرال سوئیس تدوین و توسعه داده شده است.
داوطلبان، زمان مراقبت از سالمندان را در حساب شخصی شان در “سیستم امنیت اجتماعی” پس انداز کرده تا وقتی خود؛ پیر ناتوان شدند یا نیاز به مراقبت داشته باشند، از آن برداشت کنند!
طبق قرارداد؛ یک سال بعد از انقضای خدمات متقاضی (سپرده گذاری زمان)، بانک زمان میزان ساعات خدمات را محاسبه کرده و به او یک “کارت بانک زمان” می دهد! وقتی او هم نیاز به کمک یک نفر دیگر دارد، می تواند با استفاده از آن کارت؛ “زمان و بهره” آنرا برداشت کند. بعد از تایید، بانک زمان داوطلبانی را برای مراقبت از او در بیمارستان و یا منزل تعیین می کند!
در ضمن، متقاضیان سپرده گذاری “زمان”، باید سالم و تندرست، دارای مهارت های ارتباطی خوب و پر از عشق و علاقه به همنوعان باشند!
صاحبخانه ام هفته ای دو بار برای مراقبت از پیرمرد سرکار می رفت و هر بار هم دو ساعت وقت برای خرید، تمیز کردن اتاق، آفتاب گرفتن پیرمرد و گپ زدن با او سرمایه گذاری می کرد!
اتفاقا یک روز دانشگاه بودم که تماس گرفت و گفت در حالی که شیشه اتاق منزل خودش را تمیز می کرده از چهارپایه افتاده! من فورا مرخصی گرفتم و او را به بیمارستان رساندم. مچ پای او شکسته بود و برای مدتی نیاز داشت روی تخت بماند. داشتم کارهای تقاضا برای مرخصی جهت مراقبت خانگی را انجام می دادم که به من گفت جای نگرانی نیست چرا که برای برداشت از بانک زمان درخواست داده است!
ظرف کمتر از دو ساعت بانک زمان یک داوطلب فرستاد که به مدت یک ماه هر روز با گپ زدن و پختن غذاهای لذیذ از او مراقبت می کرد.
او به محض بهبودی، دوباره مشغول کار مراقبت از دیگران شد و گفت که می خواهد برای روزهای پیری زمان سپرده گذاری کند!
باورم نمی شد...
این اولین درک من از تفاوت جهان اول و جهان سوم بود..
برچسب ها: داستان، داستان کوتاه، داستانک،
یه روزی مثل روزای دیگه ویلیام تو راه دانشگاه یه دختر زیبا رو و جذاب رو دید ،درست دیده اون دختر همون کاترین کوچولو دختر همسایه بود که الان بعد از مدت ها دوری از محل زندگیش،شده بود یه خانم کامل از هر لحاظ
خلاصه کنم ویلیام قصه ما یک دل نه صد دل عاشق و دلباخته کاترین شد،اون تصمیم خودشو گرفت،،،بله ویلیام اون خواب و رویا رو فراموش کرد و ترجیح داد که شانس خودشو برای بدست اوردن کاترین امتحان کنه.
بعد از هشت ماه از اون روز طلایی برای ویلیام،،،کاترین شده بود بهترین دوست و همراهش و راستش اونا چند وقتی بود که وارد رابطه ی نزدیکی از هر نظر شده بودن
چند هفته ای بود که کاترین متوجه تغییراتی تو حالش شده بود و اون داشت به این نتیجه میرسید که احتمالا داره مادر میشه و به این فکر میکرد که واکنش ویلیام بعد از شنیدن این خبر چی می تونه؟!
ویلیام قصه ما اما بعد از شنیدن این خبر نه تنها خوشحال نشد بلکه یاد خواب و رویا ی قدیمیش افتاد و از کاترین خواست که برای سقط جنین اقدام کنن چون ویلیام در صورتی با کاترین ادامه میداد که هیچ بچه ای حداقل فعلا در کار نباشه،کاترین اما نه دلش میومد بچه رو از دست بده نه ویلیام رو
اما با اصرار هر روزه ویلیام اون تسلیم خواسته ی ویلیام شد و قصد سقط بچه رو کرد
اونا برای روز چهارشنبه ساعت ده صبح وقت دکتر داشتن،ویلیام و کاترین راهی مطب دکتر شدن تا به موقع و سر ساعت به اونجا برسن
نزدیکای مطب بودن که ماشین یهو و بدون دلیل از کار افتاد و ویلیام مجبور شد پیاده بشه و یه نگاهی به ماشین بندازه
پیاده شدن از ماشین همانا و تصادف ویلیام با یه موتور سوار همان
بله ویلیام قصه ما تو اون تصادف جونشو از دست داد و کاترینم بعد از کلی غم و قصه تصمیم گرفت بچه رو نگه داره،هه راستش شاید اگه ویلیام قصد جون بچه رو نکرده بود الان زنده و بودو داشت به رویای ترسناکش می خندید.
نقاشی سه بعدی زیبا روی قهوه +تصاویر
نقاشی روی قهوه در سال های اخیر بسیار پرطرفدار شده است به طوری که بسیاری از هنرمندان زمان خود را صرف این نقاشی ها می کنند. آن ها با استفاده از شیر یخ زده و البته تکنیک های خاص این نقاشی ها را می کشند.
"کوهی ماتسونو" یکی از هنرمندانی است که عرصه نقاشی های روی قهوه را دگرگون کرده است و حالا سبکی جدید را قصد دارد وارد این کار کند. او این روزها می تواند روی قهوه های خود نقاشی های سه بعدی بسازد.
این هنرمند این روزها در یک رستوران مشغول به کار شده است و با کشیدن نقاشی های سه بعدی روی قهوه مشتریان را شگفت زده می کند همچنین از این راه زندگی خود را نیز می گذراند. او توانایی ساخت اشکال و منظره و صورت های مختلف را به صورت سه بعدی دارد.
این هنرمند تا به حال از راز کار خود با کسی سخن نگفته است و معمولا سعی بر آن دارد تا روزانه یک شکل جدید را به کار خود اضافه کند. این هنرمند ژاپنی در جشنواره های تزئین خوراکی نیز مقام هایی را بدست آورده است.
منبع:yjc.ir
عکس های طنز و سوژه های خفن خنده دار (275)

عکس های طنز و سوژه های خفن خنده دار «275»
برترین و داغ ترین تصویر های طنز از سوژه های داغ شبکه های مجازی را برایتان از سراسر ایران جمع آوری کرده ایم که واقعا طنز و دیدنی میباشند.
عکس های خنده دار
عکسهای خنده دار دیدنی
تصاویر طنز جدید
تصاویر طنز جالب
عکس های دیدنی طنز
عکس های خفن طنز و خنده دار
عکس های طنز و خنده دار ایرانی
عکس خنده دار ایرانی
منبع پارس ناز
.: Weblog Themes By Pichak :.